۳۸ مطلب با کلمهی کلیدی «مرگ» ثبت شده است
جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۲ ق.ظ
حصار آسمان
هفده ساله بودم که در جایی خواندم '' اگر هر روز حدس بزنید که امروز آخرین روز زندگی شماست؛
بالاخره یک روز این حدس درست از آب در می آید''.
این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که توی آینه نگاه میکنم از خودم میپرسم
اگر امروز آخرین روز زندگی تو باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهی، انجام میدهی یا نه؟!
هر موقع چند روز پیاپی جواب این سؤال نه باشد من میفهمم در زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم.
به خاطر داشتن این که بالآخره یک روزی خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود
که کمک کرد خیلی از تصمیمهای زندگی ام را بگیرم ...
چون تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند!
سخنرانی در دانشگاه استنفورد - استیو جابز
۱۹۵۵-۲۰۱۱
۱۲ آذر ۹۵ ، ۰۸:۰۲
۱
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۱۲ ب.ظ
حصار آسمان
و مرگ مردن نیست!
من مردگان بیشماری را دیده ام
که راه می رفتند
حرف میزدند!
انتظار و تنهایی را درک میکردند
شعر میخواندند
میخندیدند
و گریه میکردند!
"حسین پناهی"
۱۰ آبان ۹۵ ، ۲۰:۱۲
۴
۰
حصار آسمان
جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ب.ظ
حصار آسمان
ای پیامبر من!
تو مبعوث شدی تا مرا به خود فراخوانی
حال زحمتی بکش
و یک آیه بخوان!
مثلا بگو دوستت دارم
قول میدهم تا ابد به این تک آیه چنان ایمان داشته باشم
که هرگز فکرش را هم نکنی که مومن بودن اینقدر میتوانست زیبا باشد
بخوان...
و باز قول میدهم
که از امروز تا ابد
این تک آیه تو را
سر هر کوچه و برزن
در میان هر آشفته بازار دنیایی
سر هر گلدسته و در مناره هر دل ویرانه ای
فریاد بزنند!
پس قبل از اینکه تکرار شود
قبل از اینکه اشباع شود
بخوان!
روزی خواهد آمد که همین تک آیه
مردگانی را زنده کند
مردگانی از دیار خستگی
مردگانی از دیار بی همسفری
مردگانی از دیار دل های دردمند
دیگر طاقتی نمانده
سختت نیست که جز تو کسی را نداشته باشم و تو، خاموش باشی؟
بخوان
به همین تک آیه قسم که همین کافیست...
این بار تو برایم بخوان...!
"حصار آسمان"
۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۷:۲۰
۱
۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۷ ب.ظ
حصار آسمان
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
دست خون آلود را
در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن، مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست!
فرض کن، یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرُست
فرض کن، جنگل بیابان بود از روز نخست!
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت
مرگ عشق!
گفتگو از مرگ انسانیت است...
"فریدون مشیری"
۰۷ مهر ۹۵ ، ۲۱:۲۷
۱
۰
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
ای روح مسکین من
که در کمند این جسم گناه آلود اسیر آمده ای
و سپاهیان طغیان گر نفس، تو را در بند کشیده اند
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۰
۴
۱
حصار آسمان
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ
حصار آسمان
مردن امر ساده ای ست
و از زندگی کردن بسیار آسان تر است
تمام خفقان مرگ
در مقابل یک شک
در مقابل یک حرص
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۰
۱
۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ب.ظ
حصار آسمان
مردن که کاری ندارد
فقط بگو بمیر
دراز می کشم و
می میرم
۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۰
۲
۰
حصار آسمان