حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۸۱۳ مطلب با موضوع «نویسندگان و اشخاص» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
وقتی آنسوی خیابان کسی منتظرت نباشد

وقتی آنسوی خیابان کسی منتظرت نباشد

جهان بدون دلبستگی، چیزی شبیه به جهنمی بی‌مرز است.
تهران، پاریس یا هر خراب‌شده‌ی دیگری،
چه فرقی با هم دارند وقتی آنسوی خیابان کسی منتظرت نباشد؟!
 
#پویا_جمشیدی
 
 

تجربه، مطلقاً به کار عاشق نمی آید.
کسی که تجربه دارد قبل از هر چیز می داند که نباید عاشق بشود.
تجربه، عشق را باطل می کند.
بنابراین، تجربه، کل زندگی را باطل می کند...
عشق، چیزیست یگانه و یکباره،
اما تجربه یعنی تکرار
یعنی بیش از یک بار
عاشق شدن، شرط اولش بی تجربگی است...
 
#نادر_ابراهیمی

۲۴ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حصار آسمان
دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت

پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت

دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

بگذار حسودان همه عیب تو بگویند
باور نکن و دلخوش اقبال خودت باش

یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!

دنبال کسی باش که خیر تو بخواهد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!

پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش

صد سال اگر زنده بمانی گذرایی
پس شاکر هر لحظه و هرسال خودت باش

#الهام_سامی

اصلاحیه: این شعر در فضای مجازی به نام اقبال لاهوری ثبت شده اما در اصل متعلق به خانم الهام سامی است. شعر در کتاب ایشان رویت شده. لطفا در انتشار این شعر، حتما نام شاعر رو هم ببرید تا به مرور این اشتباه برطرف بشه.
 
 
 هزارمین پست حصار آسمان

۲۴ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۱۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را

به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را

به یاد آن کسى که چشم هایش برده جانم را
تفال میزنم هر شب مَفاتیحُ الجَنانَم را

من آن آموزگارم که سوال از عشق میپرسم
ولیکن خود نمیدانم جواب امتحانم را

کمى از درد ها را با بُتم گفتم مرا پس زد
دریغا که خدایم هم نمى فهمد زبانم را

به قدرى در میان مردم خوشبخت بدنامم
که شادى لحظه اى حتى نمى گیرد نشانم را

تو دریایى و من یک کشتى بى رونقِ کُهنه
که هى بازیچه میگیرى غرورم ، بادبانم را

شبیه قاصدک هاى رها در دشت میدانم
لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را

دلم مى خواهد از یک راز کهنه پرده بردارم
امان از دست وجدانم که مى بندد دهانم را


#سیدتقی_سیدی
 
به یاد آن کسی که چشم هایش برده جانم را

۲۳ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم

تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم

پلنگ سنگی دروازه‌ های بسته شهرم
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم
 
تفاوت‌ های ما بیش از شباهت هاست باور کن
تو تلخی شراب کهنه ای من تلخی زهرم
 
مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم
یکی از سنگ های کوچک افتاده در نهرم
 
کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی بخشم
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم
 
تو آهوی رهای دشت های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازه‌های بسته شهرم 

 
#فاضل_نظری

۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق

هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق

هر که جز من بود از دیدارمان مأیوس بود
همتم را رود اگر می‌داشت اقیانوس بود
 
رد شدی از بین ما دیوانگان و مدتی‌ ست
بحثمان این است: آهو بود یا طاووس بود؟
 
خواب دیدم دستهایم خالی از گیسوی توست
خوب شد با عطر مویت پا شدم، کابوس بود
 
عطر گیسوی رهایی آمد و آزاد کرد
پادشاهی را که در زندان خود محبوس بود
 
هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق...
خاطرات بی‌شماری پشت این افسوس بود
 
#سجاد_سامانی
از کتاب #ایما

۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است

تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است

تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده است

هر نگاهی می تواند خلوتم را بشکند
کوزه‌ی تنهایی روحم سفالی تر شده است

آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماهِ در مرداب این شب ها هلالی تر شده است

گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟!
دیدم این پاسخ، از آن پرسش سؤالی تر شده است

زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن
تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده است

ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن
تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است

#فاضل_نظری

۲۳ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حصار آسمان
شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
در دل معشوق اگر باشى اسیرى بهتر است

در دل معشوق اگر باشى اسیرى بهتر است

زندگى آموخت گاهى سربزیرى بهتر است
وقت دلتنگى برایت گوشه گیرى بهتر است

دخترى زیبا که در رویا تو را بوسیده است
دست در دست کسى دیدى، بمیرى بهتر است

بغض دارى، خیره مى مانى به عکسى توى قاب
خوب مى دانى در آغوشش نگیرى بهتر است

روزها دلگیر و تکرارى است اما شب که شد
زیر ماه و "کوچه" گردى با "مشیرى" بهتر است

سنگ هم عاشق شود گوهر صدایش مى کنند
در دل معشوق اگر باشى اسیرى بهتر است

#فریدون‌_مشیری
 
 
اعتراف میکنم که در انتخاب تصویر برای طراحی خوب عمل نمیکنم. وگرنه طراحی هام خیلی خیلی بهتر می بود. البته شاید اینکه تصاویر زیادی ندارم هم بی دلیل نباشه!

۲۲ مهر ۹۶ ، ۲۲:۰۰ ۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
حصار آسمان