حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۸۱۳ مطلب با موضوع «نویسندگان و اشخاص» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
تا کی طلب عشق کنم؟

تا کی طلب عشق کنم؟

تا کی طلب عشق کنم از دل سنگت ؟
سخت است دگر باور قلب و دل تنگت

دیریست که چشمم به سر را تو مانده
در دل به خدا غصهٔ جانکاه تو مانده

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۰ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
تو را به دل مهمان کنم یا نه؟

تو را به دل مهمان کنم یا نه؟

نمی دانم تو را امشب بِدِل مهمان کنم یا نه؟
همه درد و غم ِخود را به تو عنوان کنم یا نه؟

تمام ِنامه هایی که به تو دادم نخواندی  را
من امشب از نگاه ِتو کنون پنهان کنم یا نه؟

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
می‌شود بار دگر سوی من آیی؟

می‌شود بار دگر سوی من آیی؟

ز چه گویم، زکجا؟ قصه دراز است هنوز
من و احساس تو که، مساله ساز است هنوز

من هواخواه تو هستم تو کمی عاشق من
آه آن عشق که آن، روح نواز است هنوز

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
ببین من زنده ام یا نه!

ببین من زنده ام یا نه!

بزن پلڪی به هم گاهی ببین من زندہ ام یا نه؟
شڪستی قاب چشمم را ببین جان ڪندہ ام یا نه؟

نشستہ روی این میز و عذابم را نمی بینی
تو را تا اوج این قصه خودم آوردہ ام یا نه؟

بہ این لبخند زیبای تو معصومانه می خندم
خبر داری تو از آہ پس از هر خندہ ام یا نه؟

قلم را دست می گیرم، خجالت می ڪشم از تو
تو می فهمی ڪه از عطر تنت آڪندہ ام یا نه؟

خودت را بردی و رفتی، من اما عاشقت ماندم
حسابم ڪن همین حالا ببین بازندہ ام یا نه؟

نگاهی ڪن به بالا و بگو در گوش من آیا
ڪسی می دید از بالا ڪه من هم بندہ ام یا نه؟


"حسین آهنے"

۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۳۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
نبض دلم

نبض دلم

نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن "نبض دلم" زمزمه اش با تو یکیست

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
کوره ره شاید ها

کوره ره شاید ها

شب و روزت همه بیدار، ڪه آید شاید
ڪور شد دیده بر این ڪوره رَهِ شایدها!

شاید ای دل! ڪه مسیحا نفست آمد و رفت!
باختی هستیِ خود بر سَرِ می آیدها!

"حسین پناهی"

۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ب.ظ حصار آسمان
دریای پر از رویا

دریای پر از رویا

مهربانم یاد تو بر شعر من جان می دهد
درد من را چشم تو یکباره درمان می دهد

عشق من با هر حضور تو بهاری می شود
در رگم خون امیدی تازه جاری می شود

ادامه مطلب...
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان