تو ای تجسم شیرین آرزو با من
دلم نمیشکند تلخ تر بگو با من
خیال کن که من از پشت کوه آمده ام
بگو هر آنچه دلت خواست روبرو با من
تو ای تجسم شیرین آرزو با من
دلم نمیشکند تلخ تر بگو با من
خیال کن که من از پشت کوه آمده ام
بگو هر آنچه دلت خواست روبرو با من
پرم از پیج و خم تا شب گیسو رفتن
در پریشانی از این سو به آن سو رفتن
با خیالی که به دریا برسم یا نرسم
غرق رویا شده با جرئت یک جو رفتن