حصار آسمان

حصار آسمان در پهنه بی کران آبی رنگ خود جویای رنگی ست که عشق را معنا کند

۱۶۶ مطلب با موضوع «قطعه ادبی» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
الا یاران سه نوعند ار بدانی

الا یاران سه نوعند ار بدانی

ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻧﻮﺷﯿﺪﻥ ﭼﺎﯼ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯾﺴﺖ
ﻫﻮﻝ ﻫﻮﻟﮑﯽ ﻭ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ ﺗﮑﻠﯿﻒ
ﺍﻣﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺭﻓﻊ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ادامه مطلب...
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
یک با یک برابر نیست!

یک با یک برابر نیست!

معلم پای تخته داد میزد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسیها
لواشک بین خود تقسیم می کردند

ادامه مطلب...
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۰ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ب.ظ حصار آسمان
تو کیستی؟

تو کیستی؟

من با توام میخواهم آغشته عطرتو زندگی کنم
این رد عطر توست کز حیرت بادهای شمالی
شب را به بوی بابونگی برده ست
تو کیستی که تاک تشنه ازطعم تو
به تبریک "مِی" آمده است؟

"سید علی صالحی"

۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
چه خبر از دل تو؟

چه خبر از دل تو؟

چه خبر از دل تو ؟

نفسش مثل نفسهای دل کوچک من میگیرد؟

یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد؟

تو هم از غصه این قهر کمی دلگیری؟

ادامه مطلب...
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
اگر فردا روز آخر دنیا باشد

اگر فردا روز آخر دنیا باشد

اگر فردا آخرین روز دنیا باشد جالب است!
تمام خطوط تلفن دنیا پر میشود از جمله های مانند:
"همیشه دوست داشتم"
" عاشقتم"

ادامه مطلب...
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۰ ۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
یادی از این شاعر دلخسته کن

یادی از این شاعر دلخسته کن

بعد از من اگر روزی بغض گلویت را فشرد...
پای احساست اگر بر سنگ خورد...
یا اگر یک روز دستان تو هم
گرمی دست کسی را در میان خود ندید...
وندر آن هنگام تلخ
که فضای سینه ات جز آه آتشناک
چیزی را نمی داد گذر...
یادی از این دلداده افسرده کن
بعد از من اگر زین کوچه ها
قلب تنهایی گذشت...
در نگاه او اگر برق نیاز
بر دو پایش پینه بود...
یادی از این خسته ی دلمرده کن
روزگاری بعد از این شاخه خشکی اگر دیدی به باغ...
بلبل افسرده ای دیدی به شاخ...
یادی از این شاعر پژمرده کن
گر شبی تنها شدی در خلوتی...
یافتی از بهر گریه مهلتی...
لیک اشکی گونه ات را تر نکرد...
درد خود را با خدا گفتی ولی باور نکرد...
روزگاری بعد از این
گر تو هم عاشق شدی...
یادی از این عاشق دلخسته کن

۲۶ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حصار آسمان
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ حصار آسمان
آنکه میرود باید میرفته

آنکه میرود باید میرفته

نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد
تو را
دلت را
صداقتت را
با خودش یدک بکشد...

ادامه مطلب...
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حصار آسمان